Asall
؛[قسمت اول]؛
میام از شهر عشق و کوله بار من غزل
پر از تکرار اسم خوب و دلچسب عسل
کسی که طعم اسمش، طعم عاشق بودنه
طلوع تازه خواستن تو رگ های منه
میام از شهر عشق و کوله بار من غزل
پر از تکرار اسم خوب و دلچسب عسل
؛[قسمت دوم]؛
عسل مثل گُله، گُل بارون زده
به شکل ناب عشق که از خواب اومده
سکوت لحظه هاش، هیاهوی غمه
به گلبرگِ صداش هجوم شبنمه
نیاز من به تو، ورای خواستنه
نیاز جویبار، به جاری بودنه
؛[قسمت سوم]؛
کسی که طعم اسمش، طعم عاشق بودنه
تمام لحظه ها مثل خودِ من با منه
تویی که از تمام عاشقا عاشقتری
منو تا غربت پاییز چشات میبری
کسی که عمق چشماش، جای اَمنِ بودنه
تویی که با تو بودن بهترین شعر منه
؛[قسمت چهارم]؛
تو مثل خواب گل، لطیف و سادهای
مثل من عاشقی، به خاک افتادهای
یه جنگل رمز و راز، یه دریا سادهای
اسیر عاطفه، ولی آزادهای
نیاز من به تو، ورای خواستنه
نیاز جویبار، به جاری بودنه