Khoda

[ متن/تکست آهنگ " خدا " از پوریا پوتک از آلبوم کاناشی ]

؛[مقدمه]؛
همش دارم به این فکر میکنم یعنی کی نوبت من میشه اصلا؟
کی قراره خوشی رو ببینم؟
ولی خوب
ولی خوب هر روز داره بدتر از دیروز میشه
خدا پس کی به ما نگاه میکنی؟
ولی انگار اصلا هیچ اهمیتی نداریم برات، هیچی

؛[قسمت ۱]؛
خدا بهم بگو چیه مشکلت؟
برم قربون چشم خوشگلت
چرا ماها هیچی نداریم؟
اون آتئیسته پولداره با اینکه میده فحش بهت
خدا بهم بگو رمزش چیه؟
توی دین تو ارزش چیه؟
نمیفهمم قصدت چیه
فقط لطفا بسه دیگه
خدا فکر نمیکنی بسه نه؟
همه خوشیا به روم بسته‌ان
خدا گله نمیکنم آروم‌تر امتحان کن
به خودت قسم خسته‌ام
میدونی ما همه ارتش یه دینیم
دنیا تخمیه، با هر چشمی ببینی
دوست دارم خدا بغلم کنی
در گوشم آروم بگی وقتشه بمیری
بگی بم وقت مرگه
دست راست ویسکی و دست چپ تفنگه
از این دنیا خسته این دل چه تنگه
خدا مغز من پر از دنگ و فنگه
میگن هر چی سنگه مال پای لنگه
خدا پای من که از زانو قطعه
نمیخوام بزنم کنار هرچی سنگه
میدونی که توی دلم وای جنگه
بگو تو این دنیا دارن کیا عرضه؟
بگو تو این دنیا دارن کیا عرضه؟
رفت؟ به درک
خدا رفتگان شما هم بیامرزه
همینه تلخه
تهشو نیگا
همینه تلخه

؛[همخوان]؛
لعنت، لعنت به واسطه هاش
اگه یه روز مردم بدونین پوریا دوست داره باشه صداش
اگه دوست دارید از کارام نقد کنید اوکیه باشه به جاش
امروز پاره پوره تو فاز گل و فردا هم کاسبه داش
کلا از غم و درد غصه بدن ما سِره داش
ولی با دنیا و عشقشون خیلی فاصله داشت
یه روزی یه چیزی رو کاشت الان به فکر حاصلِ کاشت
اولشو نیگا
خاطره داشت

؛[قسمت ۲]؛
همه خاطرات دور شد و رفت یه وری
گفتی دوستم داری بم قول دادی نری
به همه میگفتی که تو مال منی
بی من قرار گذاشتی که جایی نری
میگی زندگی همینه باشه ولی
بی جواب نمیمونه قانون شکنی
یه روزی منو میبینی جلوتر از خودت
تو هم اون دور دورا پشت منی
من و تو مانعِ رشد همیم
تو واسه بودن با یکی گشنه‌تری
تو صورت منو یه کیسه بوکس میبینی
و فقط دوست داری بهش مشت بزنی
همینه تلخه
همیشه همینه
همینه تلخه

؛[همخوان]؛
لعنت، لعنت به واسطه هاش
اگه یه روز مردم بدونین پوریا دوست داره باشه صداش
اگه دوست دارید از کارام نقد کنید اوکیه باشه به جاش
امروز پاره پوره تو فاز گل و فردا هم کاسبه داش
کلا از غم و درد غصه بدن ما سِره داش
ولی با دنیا و عشقشون خیلی فاصله داشت
یه روزی یه چیزی رو کاشت الان به فکر حاصلِ کاشت
تموم شد
خاطره داشت