Parseh
پرسه در خاک غریب، پرسهی بی انتهاست
همگریز غربتم، زاد گاه من کجاست؟
تو شبای پرسهی دلواپسی که
میخوام دنیا رو فریاد بزنم
به کدوم لهجه ترانه سر کنم؟
به کدوم زبون تو رو داد بزنم
گم و گیج و تلخ و بیگذشتهام
توی شهری که پناه داده به من
از کدوم طرف می شه به هم رسید؟
همه کوچهها به غربت میرسن
تو کدوم پسکوچه اولین سلام گنبد سبز و پر از ترانه کرد؟
تو کدوم محله و پسین وداع، غزلهای عشق رو غمگنانه کرد؟
کوچهها و خونهها و محلهها، اینجا دفترچههای بی خاطرهان
کوچهها و خونهها و محلهها، اینجا دفترچههای بی خاطرهان
پرسه در خاک غریب، پرسهی بی انتهاست
همگریز غربتم، زاد گاه من کجاست؟
برام از خاطره سنگری بساز
بید بیریشه رو شن باد میبره
نسل بیگذشته رو خاک غریب
مثل شخم کهنه از یاد میبره
می خوام از باغچه سبز امروزم
سبد خاطرههامو پر کنم
می خوام از عطر دوباره گم شدن
شهر سالخوردگیهامو پر کنم
کوچهها و خونهها، محلهها، اینجا دفترچههای بی خاطرهان
کوچهها و خونهها، محلهها، اینجا دفترچههای بی خاطرهان
پرسه در خاک غریب، پرسهی بی انتهاست
همگریز غربتم، زاد گاه من کجاست؟