Be Tekrare Ghame Nima
؛[همخوان]؛
چه آغازی، چه انجامی
چه باید بود و باید شد
در این گرداب وحشت زا
در این گرداب وحشت زا
؛[پس همخوان]؛
چه امیدی، چه پیغامی
کدامین قصه شیرین
برای کودک فردا
برای کودک فردا
؛[قسمت اول]؛
زمین از غصه میمیرد
پُر از باد زمستانی
شعور شعر نا پیدا
در این مرداب انسانی
همه جا سایه وحشت
همه جا چکمه قدرت
گلوی هر قناری را
بریدند از سر نفرت
بجای شستن گلها
به باغ سبز انسانی
شکفته بوته آتش
نشسته جغد ویرانی
نشسته جغد ویرانی
؛[همخوان]؛
چه آغازی، چه انجامی
چه باید بود و باید شد
در این گرداب وحشت زا
در این گرداب وحشت زا
؛[قسمت دوم]؛
که میگوید، که میگوید
جهانی این چنین زیباست
جهانی این چنین رسوا
کجا شایسته رویاست
چه آغازی، چه انجامی
چه امیدی، چه پیغامی
سوالی مانده بر رگها
که می پرسم من از دنیا
به تکرار غم نیما
کجای این شب تیره
بیاویزم، بیاویزم
قبای ژنده خود را
قبای ژنده خود را
؛[قسمت پایانی]؛
کجای این شب تیره
بیاویزم، بیاویزم
قبای ژنده خود را
قبای ژنده خود را